فقط یه ایرانی می تونه ...

فقط یه ایرانی می تونه…

 

فقط یه ایرانی میتونه وقتی میره مهمونی فوری از صاحبخانه بپرسه 

 اینجا متری چند ؟

 

فقط یه ایرانی میتونه هر چیزی که میوفته رو زمین با یک فوت ضد  

عفونی‌ کنه !

فقط یه ایرانی میتونه کمتر ازیک سال بعد از مهاجرتش به یه کشور  

دیگه، زبان یاد بگیره، وارد دانشگاه بشه، تازه شاگرد اول کلاس هم 

 بشه!
فقط یه ایرانی میتونه جلد بستنی که هیچی توش نداره رو لیس  

بزنه ولی بعد وقتی مهمونی تموم میشه همینطوری دیس دیس  

غذا بریزه تو سطل اشغال!!!

فقط یه ایرانی میتونه با وجود این همه نداری و بیکاری و تورم, وقتی  

مهمون واسش میاد سعی کنه بهترین پذیرایی کنه و بهترین  

غذارو بزاره واسه مهمونش تا یه وقت جلوش شرمنده نشه.

فقط یه ایرانی میتونه ساعت مچی ببنده رو دستش بعد اگه بهش  

بگی ساعت چنده؟ موبایلشو در بیاره و ساعت رو اعلام کنه!

فقط یه ایرانی میتونه طوری از بهشت و جهنم و حیات پس از مرگ 

 صحبت کنه که انگار تور لیدر و هفته ای دوبار میره!
فقط یه ایرانی میتونه یکی رو که هیچ دخلی به فوتبال نداره 

 از رییسی ستاد سوخت بذاره مدیرعامل یه باشگاه ورزشی!

فقط یه ایرانی میتونه اسم فیلمارو با شخصیت اصلیش صدا کنه!
فقط یه ایرانی میتونه تو لاین سرعت پنچرگیری کنه!!!

فقط یه ایرانی میتونه وقتی تو کوچه و خیابون، یه تیکه نون رو زمین 

 میبینه تو دلش بگه نعمت خداست و نتونه بی تفاوت از کنارش  رد 

 بشه و برداره بوسش کنه بذاره کنار یه درخت تا گنجیشک ها بیان 

 بخورنش

فقط یه ایرانی میتونه شبا که واسه دستشویی رفتن بیدار میشه 

 سر راه در یخچال رو باز کنه توشو نگاه کنه بعد در ببنده و بره بخوابه!
فقط یه ایرانی میتونه ماشین کولر دار ســوار بشــه ولی خودشو با  

روزنامــه باد بــزنــه!

فقط یه ایرانی میتونه با پاکت های خالیه ساندیس واسه خودش  

ساک دستی درست کنه!

فقط یه ایرانی می تونه با هزار بدبختی کنکور ارشد شرکت کنه 

 و قبول شه، بعد خانوادش بگن چون شهرستانه نمی خواد بری!

فقط یه منشی ایرونی میتونه خودشو از دکتر بیشتر بگیره!

فقط یه ایرانی میتونه وقتی پشـــت فرمـــونه به پیـــاده رو ها  

فحـــش بده و وقـــتی پیـــاده میره جایی، به راننــــــده ها فحـــش بده!

فقط یه ایرانی میتونه از حق اجتماعی خودش فقط در صف نانوایی 

 و تاکسی دفاع کنه!

نقاشی های زیبا<عجیب> بر روی دست

 دوستان هوا خیلی سرد شده ... 

 

مواظب باشید کاری که هوا با زمین کرد  روزگار با دل هایتان نکند...

 

یادم آید که به من گفتی از این عشق حذر کن 

 
لحظه ای چند بر این آب نظر کن 


آب آئینه عشق گذران است  


تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است 
 

باش فردا که دلت با دگران است 
 

تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن 
 

به تو گفتم حذر از عشق ندانم  


سفر از کوی تو هرگز نتوانم نتوانم  

                                                                          شاعر : فریدون مشیری


ادامه مطلب ...